?�?�?�?�?�?�?�?�

?�?�?�?�?�?�?�?�?�?� ?�?�?�?� ?�?�?�?�?�?�?�?� ?�?�?�?�?�?�?�?�?�?�

Thursday, September 18, 2003

يك لامپي هست كه ماركش هست
Osram
من هم در اين قضيه بي تقصيرم. ماركش همينه.
در ضمن اسباب كشي جناب رهبر رو هم تبريك مي گم و اميدوارم كه به اندازه كافي الاستيك بوده باشه چونكه اسباب كشي از بوستون تا پرينستون فقط مي تونه بوسيله يك جور بانجي خيلي بلند انجام بشه و از عهده آدمهاي معمولي خارجه.
در ضمن در اين مورد بايه خيلي دقت بشه،‌چونكه ممكنه در اثر برگشت الاستيك آدم بعد از اسباب كشي از بوستون تا پرينستون برگرده پرت بشه به كنتيكت!
امروز يك ميكس جديد ياد مي گيريم كه اسمش هست :
Thirst
نه به معني عطش به آب. بلكه عطش عاشقانه براي كسي. خواست نوشيدنش.

ساخت اين ميكس خيلي ساده است : 100 گرم آلبالو خشكه را در يك شيشه دهان گشاد مي ريزيم.
دوتا قوطي ودكا روي آن خالي مي كنيم و صبر مي كنيم يكي دو روزي بماند.

اين معجون شور و ترش است. مزه اش با هر چيزي كه قبل از اين خورده ايد فرق مي كند.
لازم به ياد آوري نيست، مرام كركسي ها خودشان مزه پروتكل الحاقي، ماجراي انتخابات مجلس، و حتي با كمي دقت ماجراي پيش روي دانشگاهها پس از اول مهر را در اين ميكس احساس مي كنند.

Sunday, September 14, 2003

انسانهاي بزرگ تاريخ از وقاسع اطرافشان براي كارهاي بزرگ الهام گرفته اند. مثل سيبي كه به سر نيوتن خورد (‌يا هندوانه اي كه احتمالا به سر انيشتن خورده است)
خضوعي را يك خبر ساده به فكر صادرات انداخت.
صادرات زنان اكرايني به امارات خضوعي را به فكر صادرات كاني ها به اروپا انداخت.
انسانهاي بزرگ تاريخ كه از خودشان اثر ماندگاري باقي گذاشته اند، از چيزي الهام گر�ته اند : سيب به سر نيوتن خورد، كاش� حلقه بنزني خواب مار ديد و الي آخر.
خضوعي هم از اين قضيه خارج نيست. هرچي كه باشه خضوعي از بزرگترين انسانهاي تاريخ و بلكه بزرگترين اونهاست.
مو�قيت صادراتي خضوعي با يك خبر ساده آغاز شد.
صادرات زنان اوكرايني به امارات خضوعي را به �كر صادرات كاني ها به اروپا انداخت.