?�?�?�?�?�?�?�?�

?�?�?�?�?�?�?�?�?�?� ?�?�?�?� ?�?�?�?�?�?�?�?� ?�?�?�?�?�?�?�?�?�?�

Thursday, March 06, 2003

هر كسي كه كنسرت ميرا و كنسرت آرش سبحاني با شهريار مسرور را نيامد از دستش رفت. بخصوص كنسرت شهريار مسرور كه عالي بود. همه چيز عالي بود و حقيقتا تا دو سه روز بعد از كنسرت هم شارژ بودم.

علي درود خطر از بيخ گوشش گذشته است. يعني اينكه وقتي داشته ميرفته مرزن آباد براي سربازي، بهمن آمده و ماشينهاي جلو آنها را برده و انداخته در دره. احتمالا علي در پناه دعاي كسي بوده. حالا اينكه اين دعا از كجاي مملكت براي او صادر شده است نمي دانم. شايد شيراز !

راستي ديروز داشتم دوش مي گرفتم در آينه دستشويي ديدم كه راست راستي مثل گوريل پشمالو هستم و بعد ياد علي پاكزاد افتادم كه ماشالله موكت شده بود ! بعد ياد پالاز موكت افتادم. در حقيقت فكر مي كردم كه اگر لاپاز موكت بود اقلا يك معني اي داشت!

راستي لطفا كركسي هاي مقيم خارج براي من آدرس پستي شان را بفرستند. مي خواهم مثل آدمهاي حسابي برايشان كارت تبريك عيد بفرستم. البته انقدر دير است كه فكر كنم كه براي عيد سال ديگر به دستشان برسد! :(