حيف شد،حتي سارس هم به سلطان بانو اثر نكرد. ما رو بگو كه فكر كرديم ممكنه كه از ماترك اش يك پياله هم به ما ارث برسه...
بگذريم... اين مدت انقدر كار مي كنم كه شبها ديگر چشمانم نمي تواند صفحه مانيتور را ببيند، لعنت به اين ديو حرص و آز و اين مالپرستي و پول دوستي...
جمعه دومين سالگرد ازدواجمان بود. ياد همگي كرديم و جاي همگي تان را خالي كرديم.
زمان زود مي گذرد،نه ؟
بگذريم... اين مدت انقدر كار مي كنم كه شبها ديگر چشمانم نمي تواند صفحه مانيتور را ببيند، لعنت به اين ديو حرص و آز و اين مالپرستي و پول دوستي...
جمعه دومين سالگرد ازدواجمان بود. ياد همگي كرديم و جاي همگي تان را خالي كرديم.
زمان زود مي گذرد،نه ؟
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home